انجیل یوحنا فصل ۸
ترجمه قدیم
۷ و چون در سوال کردن الحاح مینمودند، راست شده، بدیشان گفت: «هر که از شما گناه ندارد اول بر او سنگ اندازد.» ۸ و باز سر به زیر افکنده، بر زمین مینوشت. ۹ پس چون شنیدند، از ضمیر خود ملزم شده، از مشایخ شروع کرده تا به آخر، یک یک بیرون رفتند و عیسی تنها باقی ماند با آن زن که در میان ایستاده بود. ۱۰ پس عیسی چون راست شد و غیر از زن کسی را ندید، بدو گفت: «ای زن آن مدعیان تو کجا شدند؟ آیا هیچ کس بر تو فتوا نداد؟» ۱۱ گفت: «هیچ کس ای آقا.» عیسی گفت: «من هم بر تو فتوا نمیدهم. برو دیگر گناه مکن.»
ترجمه شریف
۷ ولی چون آنان با اصرار به سئوال خود ادامه دادند، عیسی سر خود را بلند کرد و گفت: «آن کسی که در میان شما بی گناه است سنگ اول را به او بزند.» ۸ عیسی باز سر خود را به زیر افکند و بر زمین مینوشت. ۹ وقتی آنها این را شنیدند، از پیران شروع کرده یک به یک بیرون رفتند و عیسی تنها با آن زن که در وسط ایستاده بود باقی ماند. ۱۰ عیسی سر خود را بلند کرد و به آن زن گفت: «آنها کجا رفتند؟ کسی تو را محکوم نکرد؟» ۱۱ زن گفت: «هیچ کس، ای آقا.» عیسی گفت: «من هم تو را محکوم نمیکنم، برو و دیگر گناه نکن.»
ترجمه تفسیری
۷ سران قوم با اصرار میخواستند که او جواب دهد. پس عیسی سر خود را بلند کرد و به ایشان فرمود: «اگر میخواهید او را سنگسار کنید، باید سنگ اول را کسی به او بزند که خود تا بحال گناهی نکرده است.» ۸ سپس، دوباره سر را پایین انداخت و به نوشتن بر روی زمین ادامه داد. ۹ سران قوم، از پیر گرفته تا جوان، یک یک بیرون رفتند تا اینکه در مقابل جمعیت فقط عیسی ماند و آن زن. ۱۰ آنگاه عیسی بار دیگر سر را بلند کرد و به زن گفت: «آنانی که تو را گرفته بودند کجا رفتند؟ حتی یک نفر هم نماند که تو را محکوم کند؟» ۱۱ زن گفت: «نه آقا!» عیسی فرمود: «من نیز تو را محکوم نمیکنم. برو و دیگر گناه نکن.»
ترجمه انگلیسی
7 When they kept on questioning him, he straightened up and said to them, "If any one of you is without sin, let him be the first to throw a stone at her." 8 Again he stooped down and wrote on the ground. 9 At this, those who heard began to go away one at a time, the older ones first, until only Jesus was left, with the woman still standing there. 10 Jesus straightened up and asked her, "Woman, where are they? Has no one condemned you?" 11 "No one, sir," she said. "Then neither do I condemn you," Jesus declared. "Go now and leave your life of sin."
مهرداد خدادادی ( سباستین )
ترجمه قدیم
۷ و چون در سوال کردن الحاح مینمودند، راست شده، بدیشان گفت: «هر که از شما گناه ندارد اول بر او سنگ اندازد.» ۸ و باز سر به زیر افکنده، بر زمین مینوشت. ۹ پس چون شنیدند، از ضمیر خود ملزم شده، از مشایخ شروع کرده تا به آخر، یک یک بیرون رفتند و عیسی تنها باقی ماند با آن زن که در میان ایستاده بود. ۱۰ پس عیسی چون راست شد و غیر از زن کسی را ندید، بدو گفت: «ای زن آن مدعیان تو کجا شدند؟ آیا هیچ کس بر تو فتوا نداد؟» ۱۱ گفت: «هیچ کس ای آقا.» عیسی گفت: «من هم بر تو فتوا نمیدهم. برو دیگر گناه مکن.»
ترجمه شریف
۷ ولی چون آنان با اصرار به سئوال خود ادامه دادند، عیسی سر خود را بلند کرد و گفت: «آن کسی که در میان شما بی گناه است سنگ اول را به او بزند.» ۸ عیسی باز سر خود را به زیر افکند و بر زمین مینوشت. ۹ وقتی آنها این را شنیدند، از پیران شروع کرده یک به یک بیرون رفتند و عیسی تنها با آن زن که در وسط ایستاده بود باقی ماند. ۱۰ عیسی سر خود را بلند کرد و به آن زن گفت: «آنها کجا رفتند؟ کسی تو را محکوم نکرد؟» ۱۱ زن گفت: «هیچ کس، ای آقا.» عیسی گفت: «من هم تو را محکوم نمیکنم، برو و دیگر گناه نکن.»
ترجمه تفسیری
۷ سران قوم با اصرار میخواستند که او جواب دهد. پس عیسی سر خود را بلند کرد و به ایشان فرمود: «اگر میخواهید او را سنگسار کنید، باید سنگ اول را کسی به او بزند که خود تا بحال گناهی نکرده است.» ۸ سپس، دوباره سر را پایین انداخت و به نوشتن بر روی زمین ادامه داد. ۹ سران قوم، از پیر گرفته تا جوان، یک یک بیرون رفتند تا اینکه در مقابل جمعیت فقط عیسی ماند و آن زن. ۱۰ آنگاه عیسی بار دیگر سر را بلند کرد و به زن گفت: «آنانی که تو را گرفته بودند کجا رفتند؟ حتی یک نفر هم نماند که تو را محکوم کند؟» ۱۱ زن گفت: «نه آقا!» عیسی فرمود: «من نیز تو را محکوم نمیکنم. برو و دیگر گناه نکن.»
ترجمه انگلیسی
7 When they kept on questioning him, he straightened up and said to them, "If any one of you is without sin, let him be the first to throw a stone at her." 8 Again he stooped down and wrote on the ground. 9 At this, those who heard began to go away one at a time, the older ones first, until only Jesus was left, with the woman still standing there. 10 Jesus straightened up and asked her, "Woman, where are they? Has no one condemned you?" 11 "No one, sir," she said. "Then neither do I condemn you," Jesus declared. "Go now and leave your life of sin."
مهرداد خدادادی ( سباستین )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر